• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات ابن‌سينا

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ‌هستي‌شناسي خيال نزد ابن سينا و ملاصدرا
        محسن  حبيبي
        قوة خيال نزد ابن‌سينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابن‌سينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادله‌يي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن‌سينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديده‌يي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضم چکیده کامل
        قوة خيال نزد ابن‌سينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابن‌سينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادله‌يي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن‌سينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديده‌يي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادلة وي، براي مدعاي خود دلايل متعددي ذكر كرده است. در سنجش ميان دلايل هر يك از اين دو فيلسوف، ادلة ملاصدرا را در مقايسه با نظر شيخ الرئيس متقنتر و مقبولتر مي‌يابيم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوة خيال، به نتايج متعددي همچون توجيه بقاء حافظه در پيري، توجيه مسائل فراروانشناختي، اثبات معراج و معاد جسماني و بقاء نفوس سادة انساني نائل شده كه ابن‌سينا در پي آنها بوده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت نظرية ملاصدرا در اين باب، يعني اعتقاد به تجرد قوة خيال كاربرديتر است و با آن بنحو ساده‌تري ميتوان براي برخي معتقدات ديني، دليل و توجيه عقلاني اقامه كرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - الگوي مشترك براهين تجرد نفس با محوريت بدن در انديشة ابن‌سينا و ملاصدرا
        مجيد  ياريان فروغ السادات رحيم پور مهدی امام جمعه
        حكماي اسلامي همچون ابن‌سينا و ملاصدرا در مباحث انسان‌شناختي خود، به بيان ويژگيهاي نفس و از جمله اثبات تجرد آن پرداخته‌اند. با استقرا در آثار اين دو حكيم، ميتوان ملاحظه كرد كه براهين مثبِت تجرد نفس تماماً بر اساس نفي ويژگيهاي جسم و مادة بدني استوار شده‌اند؛ به‌اين‌معنا ك چکیده کامل
        حكماي اسلامي همچون ابن‌سينا و ملاصدرا در مباحث انسان‌شناختي خود، به بيان ويژگيهاي نفس و از جمله اثبات تجرد آن پرداخته‌اند. با استقرا در آثار اين دو حكيم، ميتوان ملاحظه كرد كه براهين مثبِت تجرد نفس تماماً بر اساس نفي ويژگيهاي جسم و مادة بدني استوار شده‌اند؛ به‌اين‌معنا كه نفس، فاقد ويژگيهاي بدن و جسم است و از اينرو تجرد آن به اثبات ميرسد. بعنوان نمونه، مادة بدني داراي كميت، وضع، تغيير، انقسام‌پذيري و تناهي افعال است و ضعف، كهولت و خستگي عارض آن ميگردد و علم به بدن و افعال آن نيز حصولي و تابع وضع و محل است. اين دو فيلسوف با نفي و سلب اين خصايص از نفس، تجرد آن را به اثبات ميرسانند و بنابرين، شناخت نفس و اثبات تجرد آن جز با شناخت بدن و سلب ويژگيهاي بدني از آن امكانپذير نيست. در اين نوشتار، علاوه بر بازنويسي براهين اثبات تجرد نفس و تعيين جايگاه كليدي بدن در آن، الگويي كلي براي مجموع اين براهين طراحي و عرضه شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نسبت شعر و منطق از ديدگاه ابن‌سينا
        ابراهيم  بازرگاني
        فن شعر در پيكرة فلسفة اسلامي نه تنها ماهيت منطقي داشته و دارد، بلكه بنياد فلسفة هنر فيلسوفان مسلمان نيز قلمداد ميشود. يكي از پرسشهاي مهم در اين دو قلمرو، چرايي بررسي فن شعر بعنوان يكي از ابواب منطق نُه‌بخشي و سپس كنار نهادن آن در منطقهاي دوبخشي و اكتفا به مطالعة حداقلي چکیده کامل
        فن شعر در پيكرة فلسفة اسلامي نه تنها ماهيت منطقي داشته و دارد، بلكه بنياد فلسفة هنر فيلسوفان مسلمان نيز قلمداد ميشود. يكي از پرسشهاي مهم در اين دو قلمرو، چرايي بررسي فن شعر بعنوان يكي از ابواب منطق نُه‌بخشي و سپس كنار نهادن آن در منطقهاي دوبخشي و اكتفا به مطالعة حداقلي آن تحت عنوان مخيلات، توسط ابن‌سينا است. ابن‌سينا در آثار مختلف خود روند ثابتي را در اينباره طي نكرده و بمرور، برخي بخشها از جمله فن شعر را كنار مينهد. اين جستار بر آن است كه ابتدا بر اساس تعريف منطق و شعر، رابطة روش‌شناسانة اين دو را واكاوي كند و سپس رهيافتهاي ابن‌سينا براي الحاق فن شعر به منطق را بررسي و تبيين نمايد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تبيين فعل ارادي انسان (عمل) در پرتو تبيين دعا (تحليلي از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي دربارة دعا)
        روح الله  دارائي طوبي  كرماني
        چيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راه‌حلهاي مؤثري ارائه داده‌اند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قر چکیده کامل
        چيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راه‌حلهاي مؤثري ارائه داده‌اند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است؛ اول رابطة آن با ارادة الهي و دوم، رابطة دعا با ضرورت نظام علّي. ابن‌سينا براي نخستين‌بار، چارچوب مسائل اين حوزه را ترسيم كرد و حكماي بعد از وي، از جمله ميرداماد، ملاصدرا، سبزواري و علامه طباطبايي، هر يك با ارائة استدلالها و تبيينهايي، در شرح و بسط آن گامهاي ارزنده‌يي برداشته‌اند. در اين جستار ديدگاه ابن‌سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي پيرامون موضوع دعا بررسي شده است. با مقايسة اين آراء روشن ميشود كه ابن‌سينا مسئلة دعا را خارج از نظام علّي تبيين نكرده است. او معتقد است هر حادثه‌يي در مقام ثبوت، طبيعي يا ارادي است و در مقام اثبات، طبيعي، ارادي يا اتفاقي. بر اين اساس، تفاوت «دليل» و «علت» به تفاوت مقام ثبوت و اثبات است و نبايد دليل و توجيه را متباين از علت يا تبيين بپنداريم. ملاصدرا ضمن پذيرش چارچوب نظرية ابن سينا و مؤثر دانستن دعا در نظام علّي، در برخي جهات با شيخ الرئيس همسخن نيست. تبيين ملاصدرا نشان از آن دارد كه تأثير و دامنة بيشتري براي عمل و فعل اراديِ انسان قائل است. او با باور به تشكيك وجود، دو نقد را به نظرية ابن سينا وارد كرده است. هر چند ملاصدرا در تبيين دعا به تشكيك و اتحاد عقل و معقول اشاره دارد اما بسط نظرية اتحاد عاقل و معقول براي تبيين دعا، يعني تبيين رابطة ميان اراده، مراد و مريد و به همان وزان، عمل، عامل و معمول نزد علامه طباطبايي صورتبندي شده است. علامه با بسط نظرية ملاصدرا، تبييني دقيقتر از دعا ارائه كرده، هر چند كه اين نظريه نيز مصون از نقد صاحبنظران نبوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسي و نقد ديدگاه حائري يزدي دربارة كاربرد معناي صدرايي «امكان» در تبيين برهان صديقين سينوي
        حمید رضا خادمی
        «برهان صديقين»، برهاني است كه در آن بدون نياز به واسطه، ذات واجب‌الوجود اثبات ميشود. اين عنوان را نخستين‌بار ابن‌سينا براي تقرير جديدِ برهاني كه پيشتر فارابي اقامه كرده بود، برگزيد. برهان صديقين بهترين و موجزترين برهان فلسفي و عقلي براي اثبات وجود خداست. در اين برهان از چکیده کامل
        «برهان صديقين»، برهاني است كه در آن بدون نياز به واسطه، ذات واجب‌الوجود اثبات ميشود. اين عنوان را نخستين‌بار ابن‌سينا براي تقرير جديدِ برهاني كه پيشتر فارابي اقامه كرده بود، برگزيد. برهان صديقين بهترين و موجزترين برهان فلسفي و عقلي براي اثبات وجود خداست. در اين برهان از خود «وجود»‌ ‌به «واجب‌الوجود»‌ ‌استدلال ميشود، بگونه‌يي كه هيچيك از افعال الهي ـ از قبيل حركت، حدوث و ... ـ حد وسط قرار نميگيرند. حائري يزدي براساس تبيين معناي «امكان» در فلسفه» مشاء و حكمت متعاليه، براي رفع اشكالات مطرح شده دربارة اين برهان تلاش نموده و با توجه به تحليل دقيق معناي امكان، معتقد است از طريق آن ميتوان واجب‌الوجود را اثبات كرد؛ بهمين دليل تمسك به محال‌بودن دور و تسلسل ضرورتي ندارد. مقاله» حاضر با روش تحليلي‌ ـ تطبيقي و با توجه به معيارهاي معتبر نزد ملاصدرا در صدق برهان صديقين، به تحليل و بررسي تقرير حائري يزدي پرداخته و نشان داده كه ديدگاه او خالي از اشكال نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - نقد و بررسی دلایل ابن‌سینا درباره مادی‌انگاری تجربه‌های ادراکی جزئی؛ با تأکید بر مسئله «شکاف تبیینی»
        احمد واعظی مهدی کریمی
        با تشكيك در مادي‌بودن ادراكات، براساس مسئلة شكاف تبييني، مبنايي عقلاني براي نقد ادله ابن‌سينا دربارة‌ امتناع تجـردِ ادراكات جزئي و اثبات امكان بلكه ضرورت تجرد انواع ادراك، فراهم مي‌آيد. تلقي مادي‌انگارانه در مورد ادراك ـ‌اعم از حسي و خيالي‌ـ از جمله ديدگاههاي ابن‌سينا چکیده کامل
        با تشكيك در مادي‌بودن ادراكات، براساس مسئلة شكاف تبييني، مبنايي عقلاني براي نقد ادله ابن‌سينا دربارة‌ امتناع تجـردِ ادراكات جزئي و اثبات امكان بلكه ضرورت تجرد انواع ادراك، فراهم مي‌آيد. تلقي مادي‌انگارانه در مورد ادراك ـ‌اعم از حسي و خيالي‌ـ از جمله ديدگاههاي ابن‌سينا در هستي‌شناسي ادراك است. او با بيان ادله‌يي بر امتناع تجرد تجربه‌هاي جزئي ادراكي، تنها حالت ممكن در مورد اين تجربه‌ها را مادي بودن آنها ميداند. از سوي ديگر، فرض جهان ممكني كه در آن بتوان حالتي متافيزيكي ‌(مانند درد‌) را بدون وجود فرآيند عصبي تصور كرد، تمايز ميان حالت ذهني و فرآيند عصبي را ممكن ميسازد. اين شكاف تبييني ميان حالت ذهني و فرآيند عصبي، با نفي اينهماني ميان اين دو پديده، امكان تجرد و غيرمادي‌بودن ادراك را فراهم مي‌آورد. با عنايت به تمايز ميان دو حيث فيزيكي و متافيزيكي و ضرورت تجرد ادراك بدليل براهين متعدد فلسفي، مادي‌انگاري ادراك جزئي محل مناقشه بوده و ديدگاه ملاصدرا مبني بر تجرد ادراك حسي و خيالي (همانند ادراك عقلي)، تبيين جامعتري از ادراك و نفس ارائه ميدهد. محور اصلي اين مقاله، بررسي چيستي و هستي‌شناسي ادراكات جزئي است كه خود اين بحث ذيل مسئله» كلان رابطه» نفس و بدن در فرآيند ادراك قرار ميگيرد. پرونده مقاله